ازکرامات شیخ ما
يكشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۲، ۰۵:۱۰ ب.ظ
همچی میگه روحانی آخونده و از آخوند نمیشه توقع اصلاحات داشت انگار
رفسنجانی تی شرت رکابی و شلوار لی وایز پاش می کرده و خاتمی به جای عبای
شکلاتی این مدت کراوات استفانو ریچی می زده و ما خبر نداشتیم
همچی میگه روحانی در جنایات رژیم شریکه انگار میرحسین به جای ارمانهای امام
راحل دنباله رو سکولاریسم و دوران طلایی جفرسون بوده و در زمان اعدام های
سال شصت و هفت مشغول مراقبه در یک غار توی هیمالیا بوده.
همچی میگه مردم از ترس جلیلی به روحانی رای دادند انگار که سال هفتاد و شش
گزینه ی مقابل آقای خاتمی،دالای لاما بود و ما بیست و چهار میلیونینه ازترس
ناطق نوری که به خاطر ارادت فراوان به لبخند کاریزماتیک آقای خاتمی به سمت
صندوق های رای دویدیم.
همچی میگه این ملت باز به آسونی گول خورد انگار ما بین یه سیستم شایسه
سالار یا سوشیال دموکرات درست کپی سوئد، زرپی رفتیم انگشت گذاشتیم روی
ولایت مطلقه فقیه گفتیم نه؛ جون شما ما میخوایم تو همین سیستم عین بستنی
ذوب شیم.
همچی میگه با آمدن روحانی چهار سال این حکومت رو تداوم بخشیدید انگار اگه
ما رای نمی دادیم فردا صبح مقام معظم گریه کنان در خطبه های نماز جمعه جان
ناقابل و جسم علیلش رو برمی داشت و قدرت رو دو دستی تقدیم مون می کرد و بای
بای. اون وقت ما می اومدیم و یک شبه یه نظام مردمسالار غیر دینی می
ساختیم تو ایران مثل بنز
همچی میگه اگه مشارکت نمی کردیم توجه دنیا به ما جلب می شد. انگار خانوم
هیلاری کلینتون نذر سفره ی حضرت عباس کرده که تو ایران دموکراسی برقرار
کنهو کشورهای اتحادیه اروپا خواب و خوراک ندارن تا ما رو هم مثل لیبی و
مصر و سوریه بهشت برین بکنن.
همچی میگه این حکومت با تحریم تغییر می کرد انگارجابجایی قدرت مثل هم زدن آشه. اقا جان واسه جابجا کردن یه صندلی هم انرژی لازمه
همچی میگه این مسیر حالا حالا ها به دموکراسی نمیرسه که انگار قرار بوده
در نبود تشکل، برنامه، رهبری یا حداقل یک اپوزیسیون متشکل، بدون درد و
خونریزی مثل بزرگراه تهران- شمال تخته گاز بریم به مقصد برسیم و ما ترجیح
دادیم از جاده ی چالوس بریم و در مسیر دراز و پیچ در پیچ اصلاحات نم نمک
تخمه بشکونیم و توی راه حسابی حال کنیم.
انتها کلام :
همچی میگه گوسفند که.. معععع….لا اله الا الله، اصلا ولش کن بابا.
۹۲/۰۴/۰۹