واگویه های دلارام

تورا از تو ربوده اند ، و این تنهایی ژرف است ...!

واگویه های دلارام

تورا از تو ربوده اند ، و این تنهایی ژرف است ...!

واگویه های دلارام

عاشقانه هایم و صمیمانه تـرین نوشتـه هـایم آنهایی هست کــه بـرای هیچکس مینویسم و سخنی از حقیقت سرشار است که هیچ مصلحتی آن را ایجاب نمی کندو اینها همان حرف هایی است که هر کسی برای نــگفتن دارد.حرفــهایی که پاره های بودن آدمی اند...اینـان هماره درجستجوی مخاطب خویشند،اگر یافتند، یافته می شوند.نوشته هایم همانانی هستند که گاه به لبخند وامیدارند و گاه به اشک.. ضرباهنگ کلماتی و واژه هایی که میلغزندو میرقصند از قلب تا قلم!دغدغه نوشتن قلمم را میخراشد اما نوشتن دغدغه ها روحم را .. اینجا فقط طالب آرامش و سکونم از نوع زلال!
___________________________
اگر میخواهی مرا بشناسی ، بشناس!
من خیلی آسانم ، آنقدر آسان که.....

با غزلیات مولانا ، عاشقی میکنم.
با شعرهای شاملو ، زندگی میکنم.
با سمفونی های انیو موریکونه ، بغض میکنم.
با نقاشی های ونسان ونگوگ ، تخیل میکنم.
با شاهکارهای آل پاچینو ، تعمق میکنم.
با کتاب های آلبر کامو ، دنیا را تحمل میکنم.
و با لبخند خدا بر پیکره ِ نحیف ِ انسانی ام،میمیرم ، تمام میشوم و پایان را آغاز میکنم.

کلاسه تحریرات
بایگانی تحریرات
مرقومات ماضیه
صاحب قلم

روزگاری نو

چهارشنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۸، ۰۹:۳۲ ب.ظ
موضوعات روزمره دل ادمی را گاه به فراموشی میسپارد .. دل در کار و کش و قوس با خویشتن در مواجهه با حواشی ها و آدمیزادگان . که جمله جمع میشوند برای نگارشی برتر ....اما این روزهایم را مشغولی های دیگری دارم . چند سفارش مینا دارم و دو تا چرم .و برای خودم کاری رو به اتمام .در کنار اینها مهمانان عزیزی دارم که آمده اند تا شهریور را در کنارشان سرمست باشم.راستی گفته بودم ؟ فصل انار نزدیک است . ***** اصن با وجود اینکه سالهاست از آخرین باری که مدرسه رفتم میگذره اما بازم ترانه باز آمد بوی ماه مدرسه رو که میشنوماز شدت استرس تشنج میکنم...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۶/۱۳
delaram **

نظرات  (۲)

هممممم
مدرسه هم حس خوبی برای ما نداشت.
اون از وضع جمعیتی و کیفیت کلاسا و خیلی چیزای دیگه و معلمایی همیشه خودشان درگیر مسائل اقتصادی و معیشتی بودن.
خاطره ای که لبخند بر لبمانمان بنشاند از مدرسه انگشت شمارن.

هنر اندوخته ای تمام نشدنی هست برای آدم.چیزی که در مدارس خبری از آن نیست و حتی دانشگاه هایمان.
خیلی خوب است آدم هنری بلد باشد.
جای آفرین دارد.
پاسخ:
: واقعا هم خاطره های جالبی ندارد...اصن پاییز می اید و دلتنگی می اورد.... ممنونم بابت حسن نظرتون مهرداد...
سلام بر شما دوست بزرگوار
میدانید هر چه سن ادم بالاتر می رود بیشتر و بیشتر مبتلا می شود به روز مرگی ، و این روزمرگی لعنتی مثل موریانه می افتد به جان ادمی ، چنان از درون میخورد و میخورد که تار و پودی باقی نمی ماند ولی ظاهر همچنان باقی است درست مثل سلیمان که مرده بود ولی تکیه داده به عصا که همگان می پنداشتند او زنده است . ادمی هم که دچار روز مرگی شود زنده بودنش درست مثل مردن سلیمان است ، بظاهر زنده است ولی در اصل او مرده درست مثل من ، اتفاقا دیروز عصر دلگیر جمعه بود و من هم که دیدم فرزند و همسر تمایل به چرخ زدن در خیابان مثل هر عصر جمعه ندارند خودم پیاده رفتم پارک شفق ، روی نیمکتی تنها نشستم درست مقابل من پیرمردی نشسته بود و در نیمکت کناری من دو جوان بودند ، از چهره پیرمرد مشخص بود که دیگر رویایی ندارد و فقط در دنیای خاطراتش و شاید حسرتهایش غرق بود و البته تکلیف من هم که روشن بود چنان غرق که دیگر خود را رسما مرده میدانم ولی تعجب و تاسف اینجا بود که از صحبت های دوجوان که رد و بدل می کردند متوجه شدم که انها هم ارزو و رویایی ندارند و خود را بازنده می پندارند ، متاسفانه امروزه بدلیل مشکلات اقتصادی و تضاد فاحش و وحشتناک طبقاتی ارزو ها و رویا های جوانان برای ایشان دست نیافتنی انگاشته می شود و این یعنی بدبختی ، یعنی جامعه بی تفاوت ، یعنی جوانانی که در خیال زندگی میکنند میخواهند هم چگوارا باشند و هم کیم کارداشیان را در اغوش داشته باشند . بگذریم ارزوی سلامتی برای شما دارم و هنرتان را میستایم .
پاسخ:
: رحصت تا به احترام حضور گرمتان برخیزم.همایون بزرگوار... اول اینکه عمری با عزت و جلال برایتان ارزومندم.. دوم که ...واقعا همینطور خواهد بود بالاتر رفتن سن روزمرگی های خودش را در پی دارد و مرگ آمیدهایی که روزی مشوق ادامه بوده اند.... اما وقتی بیشتر دقت میکنم میبینم بیشتر در جامعه ما هست که این امر عادی شده... حتی جوانان دیگر انید به زندگی چندانی ندارند .افراد مسن که جای خود دارد..... با ما چه کز ه اند اینان...با ما چه کرده اند؟؟؟؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">