چالش
چهارشنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۷، ۱۰:۴۴ ق.ظ
افرادی هستند که در هر چیزی جنبه های زشت و نکوهیده می یابند و هیچ چیزی جز شر و نازیبایی نمیبینند دسته دیگر درست نقطه مقابل اینان قرار گرفته و در همه چیز صرفا خوبی و زیبایی میبینند که به عقیده من دلارام هر دو صفت همان اندازه مضحک و تمسخر آمیز است که میتواند نکوهیده و رعب آور باشد .چون بسیار کم هستند کسانی که بتوانند در زندگی هر دو جنبه و دو روی سکه زندگی را ببیند و بر عرصه تلخ آن پیروزمندانه لبخند بزنند لازم است بگویم برای ادمی مثل من که در دنیا هیچ چیزی برایش جدی نبوده بالاخص زندگــــی !! و در تخیلاتش برای فرار از تلخی هایی کمک گرفته نوشتن همیشه نوعی برون ریزی صادقانه بوده که تمام جنبه های مثبت و منفی وجود آدمی را به نمایش عموم گذاشته . حال اگر از ترس های ژنتیکی و حس طبیعی فرار از قضاوت شدن فاکتور بگیریم می ماند بی اهمیتی در خصوص اینکه در مورد من چه فکر خواهند کرد .برای فردی نامرغوب از جنس خود دلارام چیز بسیار مهمی در زندگی نمیتواند باشد که بسیار جدی اش بگیری و مدام بر فرق احساسات خویش بکوبی اش .البته شاید اینها را به مرور زمان و به تجربه دریافتم که اگر من نوعی برای به دست آوردن هر آنچه که خواستم ، جنگیدم در برهه ای از زمان نادم از داشتن اش بوده ام... ولی خب هر چیزی بهایی دارد و بهای صادقانه داشتن ها و حتی بی فکر نوشتن ها هم گاهی میشود قرار گرفتن در یک سری مناسبات و بازی های فرسایشی بی سر و ته که کلافه ات کند که گاه میشود اینکه بیش از حد معقول شناخته میشوی و ویترین زندگی ات را مدام باید از اثر انگشت های پیا پی پاک کنی ... اینها همان هایی هستند که برایت به مرور دیگر غیر قابل تحمل میشوند . حتی آنهایی که در زندگی ات جایگاه بسیار ویژه ای دارند سایه ای سنگین روی زندگی شخصی ات خواهند انداخت که مدام کوشش خواهی کرد رها شوی از این سایه ها و این رد انگشت و هزاران صدای پچ پچ دیگر ...من دلارام همیشه اعتقاد داشته ام حسن همجواری های ما آدمیزادگان تا حدود بسیار زیادی مدیون دور بودن از همدیگر است که هر چه روابط نزدیکتر میشود استحکام رابطه ها نیز از بین میرود .خلاصه دوستان غرض از این روضه خوانی بنده این بوده که اگر چه گاه عریان نوشتم و گاه عاشقانه و گاه تند و تیز همه آنها نوعی برون ریزی هایی بوده برای اینکه به ان نقطه انفجار روحی نرسم . و این دلیل ان نیست که زل بزنیم به جاهایی که نباید بزنیم... وبلاگ .. اینستا گرام ... تلگرام و حتی زندگی حقیقی و بودن گاهی امنیت روحی مرا به شدت تضعیف میکند . از هر چیزی دل زده شده و کوشش دارم بیشتر و بیشتر درون خودم سیر کنم. هرچه بیشتر وسعت کلمات گفتاری را بیشترکردم ، کمتر احساس آرامش دارم. و یحتمل یکی از همین روزها وسیله های ارتباطی مجازی و حقیقی و هر آنچه که مرا ارتباط دهد به دیگر ادمیزادگان بگذارم و رها شوم ! که در سکوت امن خویش بهتر می اندیم و راحتتر به کارهایم میرسم.البته از جاده انصاف پرت نشوم به پرتگاه بی انصافی برخی دوستان بوده اند که دیدگاه هایشان برایم راهگشا بوده . و از تک تک همه آنها سپاسگزار خواهم بود ..و نیک میدانم برای همین یک پاراگراف باید چند ساعتی بازجویی پس بدهیم !!!!! پانوشت :ما جهان سومی ها موجودات شدیدا انحصار طلبی هستیم که برای خویش هر نوع عملی را محق دانسته ولی این حق را از دیگران به شدیدترین وجه ممکن و ناممکن ، ناحق میپنداریم ... ان هم در اوج ادا و اطوار های روشنفکرانه!
۹۷/۰۸/۱۶
آدما باید همیشه و در همه حال مراقب حریم دیگران باشند.چه در مجاز و چه در واقع.
به نظرم این یه امر انسانی و اخلاقی هست.
کتاب دنیای سوفی را سال ها پیش خواندم
واقعا کتابی مفید بود و فلسفه را برای علاقه مندان به فلسفه به ساده ترین وجه توضیح می ده.
ادبیات کودکانه ای داره ولی باعث فهم بسیاری از مفاهیم فلسفه به زبان ساده میشه.