واگویه های دلارام

تورا از تو ربوده اند ، و این تنهایی ژرف است ...!

واگویه های دلارام

تورا از تو ربوده اند ، و این تنهایی ژرف است ...!

واگویه های دلارام

عاشقانه هایم و صمیمانه تـرین نوشتـه هـایم آنهایی هست کــه بـرای هیچکس مینویسم و سخنی از حقیقت سرشار است که هیچ مصلحتی آن را ایجاب نمی کندو اینها همان حرف هایی است که هر کسی برای نــگفتن دارد.حرفــهایی که پاره های بودن آدمی اند...اینـان هماره درجستجوی مخاطب خویشند،اگر یافتند، یافته می شوند.نوشته هایم همانانی هستند که گاه به لبخند وامیدارند و گاه به اشک.. ضرباهنگ کلماتی و واژه هایی که میلغزندو میرقصند از قلب تا قلم!دغدغه نوشتن قلمم را میخراشد اما نوشتن دغدغه ها روحم را .. اینجا فقط طالب آرامش و سکونم از نوع زلال!
___________________________
اگر میخواهی مرا بشناسی ، بشناس!
من خیلی آسانم ، آنقدر آسان که.....

با غزلیات مولانا ، عاشقی میکنم.
با شعرهای شاملو ، زندگی میکنم.
با سمفونی های انیو موریکونه ، بغض میکنم.
با نقاشی های ونسان ونگوگ ، تخیل میکنم.
با شاهکارهای آل پاچینو ، تعمق میکنم.
با کتاب های آلبر کامو ، دنیا را تحمل میکنم.
و با لبخند خدا بر پیکره ِ نحیف ِ انسانی ام،میمیرم ، تمام میشوم و پایان را آغاز میکنم.

کلاسه تحریرات
بایگانی تحریرات
مرقومات ماضیه
صاحب قلم

عبور

دوشنبه, ۹ مهر ۱۳۹۷، ۰۸:۱۸ ق.ظ
در هفته نامه کرگردن به مطلب نو و زیبای رسیدم با این مضمون :نقش ها دایره وار از آینده آغاز می شوند، در گذشته شکل می گیرند و تمام می شوند و باز هم نقطه پایان، آغاز ماجراست و آغاز هم به نوعی پایان محسوب می شود...این جمله وقتی برایم زیبا و جلوه گر شد که در صدد پیدا کردن سری کامل سریال دارک بودم. یک تاریکی زیبا .. یا به عبارتی تاریکی تماشایی" اگر یک نفر در زمان به عقب سفر کند و آدولف هیتلر را در زمان بچگی اش بکشد، باز هم جنگ های جهانی اول و دوم اتفاق می افتند؟ باز هم آینده دنیا همین می شود که حالا شده؟"- نقل قول - " سوال کشتن هیتلر در بچگی تلفیقی است از ایده سفر در زمان و نظریه تاثیر بال پروانه ای. این تلفیق، تلفیق درخشانی است که از دل آن می تواند داستان های درخشانی خلق شود و ما را وادار به فکر کردن کند. "تاریکی نور را می بلعدروناک مینویسد :  تنها گذشته نیست که بر آینده اثر می گذارد، آینده نیز می تواند روی گذشته اثرگذار باشد. در سال 1905 اینیشتین از یک راز بزرگ پرده برداشت. این که زمان تنها یک پارامتر متغیر نیست، بلکه خود به تنهایی یک بُعد است و همان قدر که طول و عرض و ارتفاع معنا دارند و قابل توجهند، زمان هم صاحب هویت است*****و شکسپیر مینویسد" جهنم خالی از شیاطین هست و همه اینجا جمع هستند...! " خب وقتی تمامی این مطالب را گرد آوری میکنم . در می یابم زمان زندانی ست خالی از بیرونو رها شده از هر نوع رهایی قابل لمس و تعریف و تغییر... آرمیده از التهاب هر نوع غنودنی و بی اعتناترین هویت در گذر است نسبت به بی اعتنایی من ، تو ....! که او در عمیقترین چاه تاریک خود یک به یک به انکار آدمیان بر میخیزد !  دوست داشتم در این تونل زمان سفری داشته باشم ! گذشته - آینده ...! نو نگاری: برترین "معماری" من ، ساختن "ذهن و دل" خویشتن است . در گستره ی وسیع اندیشه ی خود ، سازه ای باید ساخت ،با ستونهایی برافراشته از افکارم ... و مصالح ، همه از جنس امید ،و مراقب باشم ،نقش " افکار غلط " در ذهنم ، نقشه ی "تخریب بنیاد" من است ...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۷/۰۹
delaram **

نظرات  (۱)

آخ آخ
شبیه یه آرزو هستش
اگه می‌شد.می‌رفتی گذشته، خیلی کارا می‌شد بکنی.
مانع خیلی کارا شد.خیلی حرف‌ها رو نمی‌زدیم.
وخیلی راه‌ها رو نمی‌رفتیم و خلاصه در جهت دلخواه تلاش می‌کردیم. زندگی رو شاید همین عدم اصلاح ش هم به گونه‌ای زیباهش کرده هم پیچیده و سخت و هم غمناک.
تا چه پیش آید.
قشنگ بود.
پاسخ:
: خیلی زیبا و در عین حال وهم انگیز .. عبور از کرم های تونل که میتونه یک ریسک باشه .... یک آرزوی شدنی .. مگه نه ؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">