واگویه های دلارام

تورا از تو ربوده اند ، و این تنهایی ژرف است ...!

واگویه های دلارام

تورا از تو ربوده اند ، و این تنهایی ژرف است ...!

واگویه های دلارام

عاشقانه هایم و صمیمانه تـرین نوشتـه هـایم آنهایی هست کــه بـرای هیچکس مینویسم و سخنی از حقیقت سرشار است که هیچ مصلحتی آن را ایجاب نمی کندو اینها همان حرف هایی است که هر کسی برای نــگفتن دارد.حرفــهایی که پاره های بودن آدمی اند...اینـان هماره درجستجوی مخاطب خویشند،اگر یافتند، یافته می شوند.نوشته هایم همانانی هستند که گاه به لبخند وامیدارند و گاه به اشک.. ضرباهنگ کلماتی و واژه هایی که میلغزندو میرقصند از قلب تا قلم!دغدغه نوشتن قلمم را میخراشد اما نوشتن دغدغه ها روحم را .. اینجا فقط طالب آرامش و سکونم از نوع زلال!
___________________________
اگر میخواهی مرا بشناسی ، بشناس!
من خیلی آسانم ، آنقدر آسان که.....

با غزلیات مولانا ، عاشقی میکنم.
با شعرهای شاملو ، زندگی میکنم.
با سمفونی های انیو موریکونه ، بغض میکنم.
با نقاشی های ونسان ونگوگ ، تخیل میکنم.
با شاهکارهای آل پاچینو ، تعمق میکنم.
با کتاب های آلبر کامو ، دنیا را تحمل میکنم.
و با لبخند خدا بر پیکره ِ نحیف ِ انسانی ام،میمیرم ، تمام میشوم و پایان را آغاز میکنم.

کلاسه تحریرات
بایگانی تحریرات
مرقومات ماضیه
صاحب قلم

اپیزودهای ذهن درگیر

سه شنبه, ۵ تیر ۱۳۹۷، ۰۵:۳۰ ب.ظ
مــــــرد با صدای همسرش از خواب پرید . زنش سراسیمه گفت دزدی وارد خانه شده ! مرد به سرعت برخاست تا ببیند موضوع از چه قرار استدم در که رسید وحشت زده برگشت به تخت نگاه کرد ... یادش افتاد  دوسال پیش زنش را دزدی کشته !*****کنار پنجره هواپیما نشسته بود و بیرون را نگاه میکرد . ناگهان دسته ای از پرنده های وحشی به هواپیما برخوردند و چندتایی به موتور هواپیما خوردند ... در چشم برهم زدنی همه چیز بهم ریخت ، هواپیما شروع به لرزش کرد ، چراغها خاموش شد و .....مرد با پریشانی و صورتی خیس به فریادی از خواب پرید همه چیز آرام بود .. نفس راحتی کشید با لخندی به بیرون هواپیما چشم انداخت .. دسته ای از پرندگان وحشی را دید که به هواپیما نزدیک میشدند ....
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۴/۰۵
delaram **

نظرات  (۳)

ایپزودهای دلهره‌آور ی بودن، بارها برا خودم اتفاق افتاده و وقتی از خواب پریدم نفس راحتی کشیدم.
وخدا رو شکر کردم که همه اش خواب بود.
پاسخ:
: و برای من مدام اتفاق می افتد خوابهایی که بیدار میشوم به ظاهر، .... در حالیکه وارد مرحله دیگری از خواب و کابوس دیگرم.. تا چند مرحله ! بلی دلهره اور هستند. گاهی هم جالب /
زندگی یعنی تکامل روح
پاسخ:
: به گمانم در خصوص این جمله شما سخن درخوری نداشته باشم... اسمتان سایه ! سپاس از شما
خوشا تَنَبُّه که بیداری ز طنین صدای جانبخش عیال همان است وبس.وامصیبتا گرامی توی ایران ما هواپیما و برج مراقبت بر سر برخورد با دنا به توافق می رسن؛شتافتن ز ارض موعود با کدام ارابه موجود..نکته:می فرمایند یک مدت زمان چند ده دقیقه ایی بعد و قبل از حالت خواب عمیق توی حالت آلفاییم یعنی حالتی مستعد بیشترین تلقین پذیری؛البته معرفان فرکانس مغزی چنین تعریف داشته اند.اینکه گونه ای از هوشمندی وهمان حالات هینوتیزم اتومات مغز است.(از کتاب مراقبه خواستن است فکر کنم)درودها پایدار باشید و سبز و آفتابی.
پاسخ:
: لیک اگر ان خوشا بودن به رویا مبدل شود میشود حسرت ... هیچ ارابه ای را دیگر اعتماد و اعتباری نیست پگرامی همسایه .... اگر این پریش نویسی های ذهن درگیر بنده و کامنت زیبای بزرگواران که بگذرم باید معترض باشم به میهن بلاگ و کارگردان آن که منزلستان دوستان را نمی توانم بیابم و چو می جویم به در بسته و پنجره قفل زده بر میخورم ... خوش بمانید همسایه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">