واگویه های دلارام

تورا از تو ربوده اند ، و این تنهایی ژرف است ...!

واگویه های دلارام

تورا از تو ربوده اند ، و این تنهایی ژرف است ...!

واگویه های دلارام

عاشقانه هایم و صمیمانه تـرین نوشتـه هـایم آنهایی هست کــه بـرای هیچکس مینویسم و سخنی از حقیقت سرشار است که هیچ مصلحتی آن را ایجاب نمی کندو اینها همان حرف هایی است که هر کسی برای نــگفتن دارد.حرفــهایی که پاره های بودن آدمی اند...اینـان هماره درجستجوی مخاطب خویشند،اگر یافتند، یافته می شوند.نوشته هایم همانانی هستند که گاه به لبخند وامیدارند و گاه به اشک.. ضرباهنگ کلماتی و واژه هایی که میلغزندو میرقصند از قلب تا قلم!دغدغه نوشتن قلمم را میخراشد اما نوشتن دغدغه ها روحم را .. اینجا فقط طالب آرامش و سکونم از نوع زلال!
___________________________
اگر میخواهی مرا بشناسی ، بشناس!
من خیلی آسانم ، آنقدر آسان که.....

با غزلیات مولانا ، عاشقی میکنم.
با شعرهای شاملو ، زندگی میکنم.
با سمفونی های انیو موریکونه ، بغض میکنم.
با نقاشی های ونسان ونگوگ ، تخیل میکنم.
با شاهکارهای آل پاچینو ، تعمق میکنم.
با کتاب های آلبر کامو ، دنیا را تحمل میکنم.
و با لبخند خدا بر پیکره ِ نحیف ِ انسانی ام،میمیرم ، تمام میشوم و پایان را آغاز میکنم.

کلاسه تحریرات
بایگانی تحریرات
مرقومات ماضیه
صاحب قلم

سه پاره ها ...

شنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۸:۵۹ ب.ظ
+: عکسها آماده است ؟-: بفرمایید ... ( مکث ) نمیخواهید نگاهی به عکس بندازید ؟+: اگر اشتباه نداده باشید حتما بهتر شده -: لبخند شیطنت امیز و..... زیبایی یعنی نگران نباشی در پشت لنز عکاسی چه شکلی شده ای چون اطمینان داری +: پوزخند .... پرداخت مبلغ و حرکت به سمت در ( لحظه ای مکث ) اممم میدانید ؟ هر گونه عکسی میتوان انداخت ! قاب ها عکس را جلوه میدهند و تکنولوژی به زیباتر شدن کمک میکند اما در این میان - مرگ که می اید هیچ توجهی به چهره زشت یا زیبا ندارد .*****خیالاتم جان میگیرند و تصویرت زنده میشود در ورای خیال روزهای بی تاریخ ِ عمر چونان ابر باران زا سریع رفته اند ... بندی که روی دیوار حیاط آویخته ای همیشه لباسی بر تن دارد که به رقص باد جلوه گری کندو صدای خنده ای دلنشین که در گوش ابدیت ِ بی پایان ذهن به حافظه عمری سپرده شد و این اردی بهشت بی تکرار در پرده اوهامات به ذهن همان تاریخ ابدیت سپرده شد ...!  این روزها خیلی عمیق مادرم را نگاه میکنم و زیر نظر میگیرم ... چرایش را خودم میدانم . همین که خودم بدانم کافی ست ..برای مادرم **نازنینم این روزها میهراسی که روشنایی ات را بدزدند ... میهراسی که قرار است فاصله ای باشد بین من و تو !تو که با خود ِ خورشید نسبت داری . بیا و جراغ را در مسیر رهگذر باد بی واهمه بگذار .. شعله گرمت خود بلد راه است ..
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۲/۰۱
delaram **

نظرات  (۱)


قدیمتر ها به عکس های قاب شده توجه بیشتری داشتم .اما نمیدانم گذر زمان چرا از اهمیت آن کاست؟
خداوند حافظ مادر باشد
نگه اش دارد و فاصله ای نیافتد در این محفل مادر دختری انشاالله.
پاسخ:
: بلی واقعن همینطوره . عکس ها رفته رفته جذابیت خود رو از دست میدهد. گاهی دوری جبر هست و باید سر نهاد به دوری ها من از راق و رفتن های بی وداع همیشه میهراسم. اما دوری مکان رو به هر طرییقی میتوان کاست ، کرد و یا حتی حذف ... خداوند کانون گرم خانواده را برایتان حفظ کند . همسایه گرانقدرِ من

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">