مرثیه ای برای پدر
پنجشنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۷، ۰۷:۱۵ ب.ظ
بغض سنگین مرا دیوار می فهمد فقطجنگجویی خسته از پیکار می فهمد فقطزندگی بعداز تورا آن بی گناهی که تنشنیمه جان ماندست روی دار میفهمد فقطسعی کردم بهترین باشم... نشد، درد مراغنچه ای پژمرده در گلزار می فهمد فقطغیر لیلا رنج مجنون را نمی فهمد کسیآنچه آمد بر سرم را یار می فهمد فقطحرف بسیار است اما هیچکس همدرد نیستجای خالی تورا مهتاب می فهمد فقطحرف دکترها قبول ، آرام میگیرم ولیحرف یک بیمار را بیمار میفهمد فقطتنشه ی یک لحظه دیدار تو ام...حال مراروزه داری لحظه ی افطار می فهمد فقطشاعر : مهدی نور قربانی
۹۷/۰۱/۱۶