رسید بهارِ پاییزی ...
سه شنبه, ۲ آبان ۱۳۹۶، ۰۹:۲۳ ق.ظ
من که از درون دیوارهای مشبک ، شب را
دیده ام .. و من که روح را چون بلور بر سنگین ترین سنگهای ستم کوبیده ام ..
من که به فرسایش واژه ها خو کرده ام و من ؛ باز آفریننده اندوه ، هرگز
ستایشگر فروتن یک تقدیر نخواهم بود و هرگز تسلیم شدگی را تعلیم نخواهم داد
.. زیرا نه من ماندنی هستم نه تو .. آنچه ماندنی ست ورای من و
توست ... «نادر ابراهیمی»
۹۶/۰۸/۰۲
و آنچه این نامندش، آن است، این نِی
هی وایِ من