تاج الشعرا
دوشنبه, ۷ تیر ۱۳۹۵، ۰۷:۲۰ ق.ظ
مرا ترکی است مشکین موی و نسرین بوی و سیمین بر
سها لب ، مشتری غبغب ، هلال ابروی و مه پیکر
چو گردد رام و گیرد جام و بخشد کام و تابد رخ
بُود گلبیز و حالت خیز و سحر انگیز و غارتگر
دهانش تنگ و قلبش سنگ و صلحش جنگ و مهرش کین
به قد تیر و به مو قیر و به رخ شیر و به لب شکّر
چه بر ایوان ، چه در میدان ، چه با مستان ، چه در بستان
نشیند ترش و گوید تلخ و آرد شور و سازد شرّ
چو آید رقص و دزدد ساق و گردد دور، نشناسم
ترنج از شَست و شَست از دست و دست از پا و پا از سر !
جیحون یزدی پانگاری :زیبایی ات به پراکندگی ایل کوهستان شبیه است ..به زیبایی گذر یک چشمه ...به عبور قطاری در دل سبز دره ...به تلاطم قایقی ارام و رقصندگی یک دود ...
**
در زیبایی ات رفتنی نهفته است ..
۹۵/۰۴/۰۷
عبارت در زیبایی ات رفتنی نهفته است خیلی خوب بود.