پوشال ها ...
سه شنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۴۴ ق.ظ
باید که زلال شد . چون صافی نه یک دُرد که فرصت رسوب ندهی به هر آنچهکرکت می کند ! باید که بیرون کشید از لایه های درونی ذهن هر آنچه را که پیچک وار می تند بر حجم استخوان روح و می فشاردش به آن اندازه که جانمی بخشد به زخم هجوم ! و بایست رها شد از خلسه ای که قد تمام آمد و شدهاست که سهمش از آن تقلاها درد سنگین است که رد میشود اما چیزیدرونت باقی میگذارد . چونان چراغ روشن پیاده رو از پشت شیشه مه آلودِیک ماشین . که تو عبور میکنی ، نور امتداد می یابد اما چشمت را احاطه میکند..مهم نیست اگر چیزی دریافت نشود از این چند سطر. یک پیام روشن داشت ! اگر احساس می کنی خواسته های سهل و سبک به سنگینی پذیرفته میشوندو یا پذیرفته نمیشوند . اگر با تو عاشقانه و محترمانه رفتار نمی شود ، تندی مکن ! تلخ مباش و بپرهیز از هر توهین فقط برچسب قیمت حضوری ات را بازنگری کن ! همین !
۹۵/۰۳/۲۵
یا تو زندگی دیگران!