ترکه ...!
شنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۵۵ ب.ظ
برخیز و بنگر.
چشمانت را پاک کن تا در فروزش بی رقیب نور ، رستاخیز حقیقت را ببینی از یاد مبر ! که تسلسل جریان تیره تورا مسخ خواهد نمود و تمامی مسیر هایت چونان فسانه ایتکه به تکه در انزوای این تاریکی نور را به هیچ خواهند ستانید .پیشتر از آنکه حق مطلب را در نقطه اتمام به کمال معنا رسانم معروض به این نکته باشم که تو عزیز، هرگز گمان مبر و گمانه به این نیست که اکمل به کلامم را در مخیله و ذهنت پروار ورسیده چیده باشی که به قولی سخت ترین تعریف و بیان همان بدیهیات هستند که سئوالاتساده و بی پاسخ را در بر میگیرند... پا نوشت :عصیان در راه است . میتوانم فردا را با فردایی دیگر پر کنم و یا بلکم با ارزشهای مکمل زندگی ام رج بزنمش .. حرف دل :عده ای برای من قابل ترحم هستند ودلم برای چند نفری می سوزد ... آنکه به هزار ترفندو فریب میخواهد بگوید مغز پری داردبرای دانستن !که برای گفتن و ابراز حضور ناچیزش. که بسیار می داند و تحلیل گر است و نمیداند خزنده ای بیش نیست که وقیحانه میخزد در تالاب و سردابهای چندش آور دنیای تاریک خویش .. و به تقلایی ابلهانه دست و پا میزند که آی مردم مرا هم ببینید! کسی مرا تحویل بگیرد ! آری تو !! دخترک بیچاره . باید که برایت خندید و از سر ترحم و حس بیچارگی لبخندی تحویل داد و عبور نمود ! که تو سر بویناکیِدشنام نیز دچار سوتفاهم و تردید قرار گرفته ای همین و بس ... که منتظر به حضور مردی مانده ای تا بلکم از سر تفقد نگاهی براق بیافکند و برایت کف و هورا بکشد و بستایدت. بگذریم ! که این علافان هرزه گرد و اویخته به هر درگاهی حقیر تر از آنی هستند که ذره ایدر روحِ قلم جولان کنند و نیک دانسته ام سلوک و بازتاب رفتار هر کس بضاعت شعورش را نمایان می کند . / دل آرام ! از این دخترکان کوچه بازاری قابل ترحم از سر اغماض بگذر ... و سخن پایان :هر اندازه در برابرم مقاومت کنی ، همان اندازه هارتر خواهم بود برای کشید نت به قعر یک جهنم ،از دل یک زمین تا پوسته وجودی و هستی در فورانی از خشم و جنون ! جهنم کوچکی مناسب و باب میل... که تو اشتباه نخستین زیستن را مرتکب شده ای و بهشت برای متولد نشدگان است . پس آرام باش برده ! بگذار که دراین انحلال مذاب در خود حل شوی
۹۵/۰۳/۰۸
+ شاید بعدنا که بهتر شدم.
+ درباره علی هم اون نمی دونه من وبلاگمُ برگردوندم. اگه بهش بگم اول باید کلی به خودش جواب پس بدمُ اینا.
+ یکم بهم زمان بده. چونکه من یکم از نظر روحی داغونمُ مشکلات خصوصی زیادی دارم.
+ همین که اون فرد موذی هر کسی که هست نتونست رابطه دوستانه منُ تو رً خراب کنه خوبه.
+ آخه من فعلا یک تصویه حساب با یکی دارم. اگه دقت کرده باشی ۳۰ تا کامنت بی جواب داشتمُ نزدیک ۵۵ تا هم تو زباله ها انداخته بودم که درباره همون یک نفر مزاحمُ مریض هست.
+ برای همین فعلا نمی تونم رُ این یکی تمرکز کنم.