سه بیت ، سه نگاه !
چهارشنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۴، ۰۳:۲۹ ب.ظ
موسی خطاب به خداوند در کوه طور : اَرَنی ( خود را به من نشان بده )
خداوند : لن ترانی ( هرگز مرا نخواهی دید )
سعدی :
چو رسی به کوه سینا ارنی مگو و بگذر/ که نیرزد این تمنا به جواب " لن ترانی "
حافظ :
چو رسی به طور سینا ارنی بگو و بگذر/ تو صدای دوست بشنو ، نه جواب " لن ترانی "
مولانا :
ارنی کسی بگوید که ترا ندیده باشد/ تو که با منی همیشه، چه " تری " چه " لن ترانی "
۹۴/۰۹/۱۱
هر کس به قدر وسع خویش درک کرده و دیده و چه زیبا دیده و مولانا اما ... چه عمیق و ژرف
بعد از خاندن این سه بیت ذهنم مشغول این شد که هر چه بوده راه صعودی بوده ... درک بیشتر ... لذت بیشتر و چه خدای گونه شعر را به شعور رسانده اند
چیزی که غمگینم کرده حالا ...
راه نزول با سرعت نوری ست که دارد طی می شود
می دانم در مقام مقایسه نباید بیایم اما در دایره ی شعرا آن کس که به اوج رسانید این سه تن و از این سه تن مولانا بود.
چه مقام شعر
چه شناخت و
آن چه همه ی ما باید درک می کردیم.
راه در این سه بیت به ترتیبی که نوشته شد راه صعود بوده ...
اما بعد از آن..
همه سقوط و کج فهمی و افتادن
این روز ها اینقدر در گیر و دار افتادن خودم هستم که جز سکوت هیچ رفیقی نیافته ام.
اصلن در مقام نظر دادن نبودم.
و سپاس برای این پست