هنر و زیبایی شناسی !
سه شنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۷:۰۳ ب.ظ
یکی از دوستان بسیار محترم و عزیز بنده جناب آقای م. ر .الف ( پاپیون ) نویسنده وبلاگ پیرامون من در خصوص رویداد اخیر و تبعات نازیبایی پسندی ، عدم درک و شناخت ازهنر درجامعه کنونی ،مطلب بسیار رخشا و تعمق وتامل برانگیزی رو ایمیل زده بودند . به دلیل پر مغز بودن گفتار در قالب زیبایی وشیوایی کلام ، نیکوتر دیدم باب قدردانی از حضور محترمشون که هنر و حرمت قلم رو ارج نهاده ،و دِین قلم که غریو حق و شکست سکوت هست به جا آورده اند این نوشته را به اشتراک بگذارم.البته لازم به توضیح است که ایشون به دلیل مشغله های کاری اخیر ، ترجیحاتشان تمرکز رویبرنامه آتی ِدر دست اقدام و حواشی پیرامون حقیقی زندگی و دوری جستن برای مدتی از فضاهای مجازی ست .... با سپاس از ایشون و دگر بزرگوارانی که تا این لحظه با نقد و نظرات خوب و نکات سنجیده حس حضوری بوده اند برای پویایی و ایستایی بنده در این مجازستان .........................................................................
جامعه ای که برای هنر پشیزی ارزش قایل نیست ، هنرمندش می شود جانوری که برای خنداندنِ مخاطب و
پر کردن برنامه اش حتا به ایل و تبار خود هم رحم نمی کند.!
زنگ هنر دبستانهای دولتی و ایضن غیر دولتی جزء
ساعت های فراغت و باری به هرجهت گذراندن دانش آموزان است . اینگونه ، جامعه ای خاهیم داشت باسلیقه بنجل و کج و کوله که به علت ضعفِ زیبایی
شناسی و غریبه گی با هنر هرچیز را به عنوان هنر از قبیل موسیقی ، فیلم و
سریال فرمایشی به خوردش می دهند و دم بر نمی آورد.
آخرش می شود موسیقی هایی که سرو صدای ضرباهنگهای
هیجانی اش ،کنترل عقلانی را از شنونده ی قر در کمر گیر کرده می گیرد و آنچنان به منجلاب ابتذال ( رقص )می کشاندش که در جمع های وحشیانه ای که اسمش را پارتی ،
عروسی و تولد می گذارند حرکاتی می کند که بعد از ضبط فیلم و دیدنش ، جز خجالت و شرم چیزی برایش نمی ماند. یا می شود دیدن سریال های آبدوغ خیاری تلویزیون جمهوری اسلامی که آنقدر در اوج بی هنری و بی هنرمندی دست و پا می زند که از همان قسمت های اول مثل گوسفند بسمل شده جلوی چشم بی ننده ی ( نه
بیننده ) بی سلیقه اش دست و پا می زند که باورش کند .برای سنجیدن سطح فهم هنری هر جامعه ، جامعه
شناسان به تعداد ت آتر رو های آن جامعه توجه دارند.شمای خاننده ی این مطلب ،سالی چند بار از جلوی در
سالن ت آتر رد میشوی ؟ ت آتر دیدن پیشکشت !
چند درصد مردم می دانستند سریال (( دندون طلا ))
که به صورت سی دی هفتگی توسط آقای میر باقری ساخته شد (که در ده قسمت خیلی هرتکی به پایان رسید ) پیش از آن ت آتر بوده و
در یکی از معروفترین سالن های تهران اجرا شده ؟ .مشخصن تعداد کمی باخبرند اما حالا
که سریال می شود و روی سی دی می آید و ما ایرانی ها می توانیم با دستگاه های
سینمای خانگی که حاصل مدرنیته کج و کنجل و منگول خاص ما ایرانی هاست ببینیمش ، مثل
قند می فروشد.!
چند درصدمان وقتی موسیقی زیبایی را می شنویم
نخست درصدد خرید آن اثر بر می آییم نه دانلودش از اینترنت در کمتر از پنج دقیقه
بدون صرف پول .!
چند درصدمان آن زمان که کتاب( بیشعوری )توقیف
بود و مترجمش در یکی از صفحات ، شماره حساب بانکی داده بود که اگر خاندیم پول به
حسابش بریزیم بعد از دانلود رایگان این کتاب پول به حسابش ریختیم ؟ که هنرمند به
کاری که کرده ترغیب شود .!
خب... وقتی ما شبیه فرزند ناخانده با هنر و
هنرمند برخورد می کنیم چه انتظار داریم که هنرمندِ اصیل و فهیم پرورش یابد ؟ چه انتظار داریم که فرد اصلح و داننده ی فن هنر
، جای خس و خاشاک را بگیرد و شایسه سالاری در هنر باب شود ؟ این چند هنرمند کاردان هم که در راس هنر های
مختلف مشغولند از سر شکم سیری و ذوق و بلند نظری هنر را برای هنر می خواهند اگر نه
که ...
یادم می آید بچه که بودیم در کتاب های هنرمان که
به موزه ی تاریخ پیوسته ( هرچند که کتاب های تاریخ مان هم یا سانسور شدند یا
فرمایشی اند ) سرمشقی برای خطاطی داشتیم که با خط خوش نوشته
بود : هنر برتر از گوهر آمد پدید
حالا اما زمانه ای شده که هر بی سر و پایی به
خود اجازه می دهد وارد وادی هنر شود و حیرتا که می تواند درتلویزیون جمهوری اسلامی
هم عرصه بیابد که فاضلاب ذهنش را به خورد مخاطب دهد .
یعنی هنر برای کسب گوهر آمد پدید . کاسب های
آغشته به فن هنر زیاد شده اند .
زمان ما پنج شنبه ها بچه های مدرسه می گفتند :
فتیله فردا تعطیله !
حالا اما باید گفت : فتیله تعطیله!
و تا
وقتی که هرکس فتیله ای فکر می کند ذهنش را
باید با گرز گاو سر کوبید ، شخم زد و بذرِ نو کاشت تا نژاد پرستی را در گور نیاکانش
به خاک بسپارد .
می نویسم، آمینش با شما..
خدایا شرّ احمق هارا از سر ما کوتاه بگردان و یاری
کن تا بتوانیم از ددان و وحوش باز پس گیریم مسوولیت های خطیر و سرنوشت ساز را .
1394.08.19
م.ر. الف
۹۴/۰۸/۱۹
+ ادامه دارد