تلنگر
دوشنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۳۱ ق.ظ
ترس از مرگ توجیهی است از دلبستگی بی حد و حساب به آنچه که در وجود انسان زنده است . همه افرادی که حرکات لازم برای زنده ماندن و زندگی کردن را از خود نشان نداده اند و همه آنهائیکه می ترسند و به ناتوانی میدان می دهند ،این ها همه از مرگ می ترسند زیرا این مرگ پاداشحیاتی است که آنها در آن دخالتی نداشته اند.آنها نه تنها به اندازهء کافی زندگی نمی کنند بلکهحتی،از اصل،چیزی به نام زندگی نداشته اند.و مرگ حرکتی است که آب را تا ابد از مسافری کهبیهوده برای فرو نشاندن تشنگی اش به دنبال آن است،باز می دارد.اما، برای دسته ای دیگر حرکتی عطوفت بار و حیاتی است که با خندیدن به حقشناسی ها و تمرد ها ، هم پاک کننده است هم انکار کننده.خوشبخت مردن - آلبر کامو -
۹۴/۰۷/۲۷
راستش بانو انتخابهاتون مثل نوشته های خودتون میمونه . کمی پیچیده و سخت. البته جسارت کردم عذر تقصیر.
بیچاره آهویی که صید پنجه ی شیری
بیچاره تر شیری که صید چشم آهویی