جوابیه
حضور انور بانوی محترمه که درخصوص خمیر مایه ء دل نوشته ها ،نامه ای سربسته اند و پرسش فرموده اند ..
عارضم ، از ده نوشته و دل گویه هایی که ممکن هست حتی رنگ و بوی عاشقانه
بگیرد زمزمه هایی ست پراکنده یا نوشته هایی الهام یافته از رخدادهای زندگی ...
که شهد قلم ، به ماءالورد برگ و گل است مستفاد !
و اما حضور محترم جناب ( م ) گرامی که بنده را مورد لطف و عنایات ناصوابِ ویژه قرار داده اند معروضم ، اخوی !
بر گوری اشک ریخته اید که مرده ای درونش نخفته !
ممنونم از عنایات متعالی بالعکسِ دعای ناخیرتان ، آقا بسیار هم خوش سیرت و صورتند و مقبولند !
تو گویی که خداوندگاررب النوعی فرستاده برفلک الارض خاکی و تفقد شه وشانه شان مشمول حال بوده است و بس ...
پی نوشت :
اندر باب شفیق مجازیِ نافع الکلام مجازیان بی کامت و بی کلام به عاشقان بی زر و زیور مانند و کامنت نگاران بی فضل همانا مرغ بی بال و پر !
شیخ هم فرموده است غالبا که مراد از نزول قرآن، تحصیل سیرت خوب است نه ترتیل سورت مکتوب.
ختم کلام :
در محضرِ من ادب نگه دار . سر خم کن و حرمت و ادب نگه دارما با ادبیم ، با ادب باش . وز بی ادبی گزیده لب باش