واگویه های دلارام

تورا از تو ربوده اند ، و این تنهایی ژرف است ...!

واگویه های دلارام

تورا از تو ربوده اند ، و این تنهایی ژرف است ...!

واگویه های دلارام

عاشقانه هایم و صمیمانه تـرین نوشتـه هـایم آنهایی هست کــه بـرای هیچکس مینویسم و سخنی از حقیقت سرشار است که هیچ مصلحتی آن را ایجاب نمی کندو اینها همان حرف هایی است که هر کسی برای نــگفتن دارد.حرفــهایی که پاره های بودن آدمی اند...اینـان هماره درجستجوی مخاطب خویشند،اگر یافتند، یافته می شوند.نوشته هایم همانانی هستند که گاه به لبخند وامیدارند و گاه به اشک.. ضرباهنگ کلماتی و واژه هایی که میلغزندو میرقصند از قلب تا قلم!دغدغه نوشتن قلمم را میخراشد اما نوشتن دغدغه ها روحم را .. اینجا فقط طالب آرامش و سکونم از نوع زلال!
___________________________
اگر میخواهی مرا بشناسی ، بشناس!
من خیلی آسانم ، آنقدر آسان که.....

با غزلیات مولانا ، عاشقی میکنم.
با شعرهای شاملو ، زندگی میکنم.
با سمفونی های انیو موریکونه ، بغض میکنم.
با نقاشی های ونسان ونگوگ ، تخیل میکنم.
با شاهکارهای آل پاچینو ، تعمق میکنم.
با کتاب های آلبر کامو ، دنیا را تحمل میکنم.
و با لبخند خدا بر پیکره ِ نحیف ِ انسانی ام،میمیرم ، تمام میشوم و پایان را آغاز میکنم.

کلاسه تحریرات
بایگانی تحریرات
مرقومات ماضیه
صاحب قلم

هبوط

سه شنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۲، ۰۳:۵۸ ب.ظ
احاطه معنی قفس برای پرنده به مثابه مرگ است.. وقتی پر دارد و پرواز را میفهمد اما نمیتواندهمکارم میگه :حبس نسبی است! خیلی وقتها کسانی را می اندازند زندان و فکر میکنند او را حبس کرده اند، یکی را در خانه اش حصر می کنند و به خیالشان زندانی اش کرده اند. دیگری تبعید می شود تا اسیر غربت شود... اما بیشتر اوقات هیچ کس به این فکر نمی کند که گاهی دیوارهای شهر هم، زندان می شود برای آدمی... و من اسیر این شهرم. و با تمامی هم بندانی که با گناه و بی گناه، دانسته و ندانسته مرا همراهی می کنند روزهای این بازداشتگاه اجباری را شب می کنیم و با هم ذره ذره می میریم... شهری با این همه بند و سلول و زندانی... زندانیان کار اجباری... شاید طوطی درد قفس را نچشد و چشمش به دانه های بی زحمت باشد، ولی شاهین اوج را می فهمد آسمان را می خواهد... حتی کبوتر هم ... کاش کلاغ بودیم که هیچکس مارا به بند نمی کشید...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۴/۱۸
delaram **

نظرات  (۲)

من پر از بوی بهارانم هنوز
شور شورانگیز یارانم هنوز
در هبوط مشعل تابان عشق
یادگار سربدارانم هنوز
پاسخ:
: سپاستان
من پر از بوی بهارانم هنوز
شور شورانگیز یارانم هنوز
در هبوط مشعل تابان عشق
یادگار سربدارانم هنوز
آیا شاعر این شعر را می شناسید آیا تمام شعر را می دانید ممنون
پاسخ:
: درود بر شما متاسفانه نمیدانم ... - چقدر هم زیباست این دو بیت !

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">