حسِ مختصر...!
جمعه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۱، ۰۵:۴۸ ب.ظ
میگویند فراموشی دفاع طبیعی بدن است در برابر رنج. الان درست یادم نیستاما فکر میکنم به فکرم رسید همان موقع که اگر آدم با یکی باشد ، راحت تر می تواندسختی ها را تحمل کند. سعی کردم مجسم کنم
که کنار مورد علاقه ام دراز کشیدهام و دارم به باران نگاه
میکنم. درست همین لحظه ، همان وقت هم فکر کردم که هرکیمیخواهد کنارم باشد،
باشد،ولی نمیتواند این احساسهای خفه ام که انگار مردهام و وجود
ندارم، را از من بگیرد. بنابراین زدم بیرون، بدون چتر....نه که خواسته باشم
چیزی را حس کنم یا اینکه مثلا موش آبکشیده زیر باران تصویر خیلی قشنگی
است. نه !... چترم را جایی فراموش کرده ام...
۹۱/۱۱/۲۰