درس...
چهارشنبه, ۱ آذر ۱۳۹۱، ۰۴:۴۶ ب.ظ
زیستن در میان طبقات مختلف اجتماعی به من می آموزد که هیچ چیزی آدمی را
راضیوخشنود نمی سازدمگر اینکه آگاه باشداززندگی چه می خواهد؟وجایگاه
خود را بشناسد!زندگی سرشار از بودن است به شرطی که آدمی دریابدارزنده ترین
بخش بودنش ، نه فقط مهم بودن بلکه مفید بودن او برای جامعه انسانیست.پیمودن
راه های تعیین شده وهموار شاید امن وراحت باشد اما ما را از لمس شگفتی های
زندگی محروم می سازد اکنون همه اندیشه ام این است.زندگی چقدر مرا دوست دارد.که نمی گذارد مرداب
شوم.من چه نا آگاهانه از زندگی گریخته و با مشکلاتش جنگیده ام.و تمام تلاشم
این بوده که ساکن شوم.او چه اندیشمندانه در پی ام روان است ومرا به زیستن فرا می خواند. اکنون به تمام مشکلاتم لبخند می زنم از عمق وجودم ممنونشان
هستم که مرا به لمس زندگی ترغیب می کنند.از تمام آنچه مرا به
چالش کشید. مرا به تکاپو انداخت.مرا لرزاند و ویران کرد تا بدانم هستم.
۹۱/۰۹/۰۱