کابوس!
سه شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۰، ۱۱:۲۷ ق.ظ
بیداری ُ کابوس می بینی ... می خوابی و فکرت یه جا گیره
جون میکَنی رو تخت ِ بیخوابت .... خوابیدنُ.... خوابت نمی گیره
این نیمه ها از شب که می ترسی ... از سایه ها که بیخ ِ دیوارن
آغوشتو با قرص راضی کن .... خواب آورا خیلی وفا دارن .....پ.نوشت: دانستنم زیاد هم مهم نیست . عادت کرده ام همه چیز را خیال کنم..!
۹۰/۰۴/۱۴