مهربان، در ذهنم جاودانه ماندی...!
چهارشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۸۹، ۰۵:۴۵ ب.ظ
عجیبه وقتی ناراحتی یا مشکلی د اری ،آدمهایی
که به قول معروف صد پشت غریبه اند و شاید چند باری حالت روپرسیدند ، آدمهایی که باهات نبودند ببینند
کی هستی و چی هستی و همون تصویر ذهنیشون رو قبول کردی بیشتر
نگرانت می شن..شاید حتی بیشتر بهت فکر می کنن...یه جورایی انگار خودشونو دوست دارن
سهیم بدونن ...
حتی اگه نمیشناسنت! یا حتی آدمهایی میان حالتو می پرسن که زمانی دلشونو
شکستی ...
هیچ انتظاری نداری ازشون..و جالبه دوستها یا آدمهایی که مدتهاست تو رو می شناسن ..
باهات خو گرفتن...روشون حساب می کنی...بیشتر ازت فاصله می گیرند..دور میشن.... شاید فکر می کنن درد و غم مسریه! آدمها از اونی که فکر می کنید دورترند
..
و همیشه ی همیشه ، خدا از جایی لطفش رو برات می فرسته که انتظارش رو نداری..نه جایی
که نگاهت رو بهش دوختی..
این پست رو تقدیم میکنم به تو *آرشِ عزیز * مهربان عزیزی که بودنت پیام آور لطافت شبنم سحرگاه بود به نوازش وکرامت باران بهار..
نازنینم ! که ناخوانده از راه رسیدی ، از درون گرداب خشم و نفرت!! بی پناه ، بی سلاح و اسیر ، ..زورقم گشتی و چنان به ساحل آرامشم کشاندی که گویی هیچ حادثه ای نبوده از ازل // در این لحظه هیچ حدی برای تصور و بیانش ندارم
مهربانم ... چگونه سپاس گویمت وقتی حرف به حرف کلماتِ ذهنم از بیان عاجزمیشوند و شانه خالی
میکنند و میگریزند و باراین مسئولیت را بر زبانِ دل وامیگذارند...
همچون نفس ، بی صدا آمدی ، زندگی بخشیدی ، و چون خواب عمیق و آرام یک عاشق رفتی...
و آنچه به جا گذاشتی همه تصویر روشنی بود از زیبایی، مهر جان شیرین ! و یا.... شاید ،...شاید تو میدانستی که من پرم از خاطرات ترک خورده!
پ.نوشت1:
" بعضی
ها را هرچقدر هـم که بخواهی تمام نمی شوندهمش به آغوششان بدهکار میمانی
!حضورشان"گـرم" است..سکوتشان خالی میکند دل ِ آدم را . آرامش ِ صدایشان
را کم می آوری ! هر دم هر لحظه "کم" می آوریشان،،،! "پ.نوشت 2: جاودانه ماندی به مهر،،،
۸۹/۱۱/۲۷