کاش کودک می ماندم
چهارشنبه, ۵ آبان ۱۳۸۹، ۰۹:۱۱ ب.ظ
کودکیهایم بزرگ شدند،
در میان گرگم به هوا، قایم باشک و لی لی،
موشک بازی و قایقهای کاغذی شناور درون یک سطل آب،
لباسهای خاکی و چشمغرههای مادر،
سواری روی دوش پدر،
نخودچی کشمش جیب پدربزرگ،
قصههای مادر بزرگ،
آش رشته و عدس پلو،
بستنی چوبی و آلاسکا،
.......
بزرگیهایم اما گم شدهاند در هیاهوی دود و بوق و ترافیک،
تبلت و موبایل و ماهواره،
سیاست، دلار و طلا،
آیس پک، پیتزا و نوشابه،
کار و کار و کار،
پول و پول و پول،
......
روحم ترک خورد،
کاش هرگز قد نمیکشیدم!پ.نوشت :به وسعت ِسکوت تلخ سالها رازوارگی و به پهنای بیاضهایی که از غزلواره های تکراریسیاه شد ، نگاه میکنم به کودکی هایم..! چرا این همه بی طاقت شده ام از شکوه ای کوچک...؟!
۸۹/۰۸/۰۵