مشق عشق
پنجشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۸۸، ۱۰:۱۵ ق.ظ
ممنوع نیستی بچینمت ، اینجا
هم که بهشت نیست تا گناه مادرم را تکرار کنم
رنگ صلح چشم هایت
دهان تنهایی ام را آب می اندازد....
به شاخه ات نرسیده
میلغزم
همیشه لغزیدن بهانه
ی خوبی است برای فشردن دستی که دوستش داری
وسوسه چیدن رها نکرد
رهایت نمی کند
"بچین!"
ممنوع منم که بچینی
ام!!!
۸۸/۰۲/۲۴